تحلیل رقم نویسی پرتره یک درویش واقع در موزه توپقاپی‌سرای بر اساس تحلیل آثار منتخب کمال‌الدین بهزاد

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 مربی گروه هنر، دانشگاه محقق اردبیلی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه محقق اردبیلی

2 استادیار دانشگاه محقق اردبیلی، دانشکده علوم اجتماعی

3 دانشیار گروه باستان‌شناسی، دانشکده هنر، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران

10.22077/nia.2023.5513.1636

چکیده

در بسیاری از نگاره‌های منتسب به بهزاد، بدون توجه به اسلوب و ساختار هنری وی، آثاری به‌اشتباه به این هنرمند نسبت داده‌ شده است؛ به همین دلیل روش کار در فضا‌سازی، فیگور و تزیینات در آثار این هنرمند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و بررسی‌ آن‌ها اسلوب نگارگر را مشخص می‌کند و یکی از فاکتورهای مهم در جهت شناسایی تابلوهای نقاشی است؛ از این‌رو هدف اصلی این پژوهش، بررسی شیوه‌های ترسیم تزیینات، فیگور و ملحقات آن و همچنین مقایسه پرتره‌های انسانی در آثار منتخب کمال‌الدین بهزاد، با هدف شناسایی تابلو نقاشی پرتره‌ «یک درویش»، اثر نسبت داده‌شده به بهزاد است. این پژوهش به‌روش کیفی و به‌صورت توصیفی‌ـ ‌تحلیلی و تاریخی انجام پذیرفته و روش گردآوری اطلاعات برپایه مطالعات کتابخانه‌ای استوار شده است. فرضیه اصلی پژوهش بدین‌صورت طرح می‌شود: با بررسی و تحلیل نمونه‌کارهای منتخب بهزاد، نگاره پرتره «یک درویش» اثر بهزاد نیست. نتایج بررسی نشان می‌دهد، تزیینات فیگور و اشیای وابسته (لباس، کلاه،‌ عمامه‌ و غیره)، در هر دوره‌ می‌تواند نشانه‌های مشخصی برای شناخت آثار بهزاد باشد. با بررسی الگوهای تصویری و تزیینی و ارائه مستندات تحلیلی در جداول ارائه‌شده، پی برده می‌شود که پرتره یک درویش واقع در موزه توپقاپی سرای استانبول، می‌تواند اثری از هنرمند دیگری باشد که به بهزاد نسبت داده‌ شده است. این اثر از اسلوب به‌کاررفته در آثار بهزاد بهره نبرده است و دارای مشخصه‌های بارز آن نیست. این اثر بر طبق نشانه‌های موجود، احتمالاً متعلق به نقاشی عثمانی بوده است. نقاشان عثمانی تلاش می‌کردند تا از نقاشان ایرانی نیز تأثیر بگیرند که تقابل نقاشی ایرانی با نقاشی غربی را در آثار این هنرمندان می‌توان مشاهده کرد. درنهایت با بررسی الگوهای تصویری و تزیینی نگاره‌ها، می‌توان به شناخت بهتری در آثار بهزاد رسید.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Digitization analysis of the portrait of a dervish located in Topqapi-Sarai Museum

نویسندگان [English]

  • alireza hosseini sadr 1
  • Seyyd Mehdi Hosseini Nia 2
  • Ali Zarei 3
1 Faculty of Literature and Human Sciences of Mohaghegh Ardabili University
2 University of Mohaghegh Ardabili
3 Assistant Professor, Department of Archeology, Faculty of Art, Birjand University, Birjand, Iran
چکیده [English]

In many paintings attributed to Behzad, regardless of his artistic style and structure, works have been mistakenly attributed to this artist. for this reason; The working method in space creation, figures and decorations in the works of this artist is of special importance and their examination has determined the painter's style and has been one of the important factors in identifying the paintings. So the main purpose of this research checking decorations painting, ways figure and atta oh ments and also comparisom human portrait in selected effect of Kamaluddin Behzad, to find portrait painting of dervish effect relat to Behzad. The main hypothesis of the research is proposed as follows: By examining and analyzing Behzad's selected works, the portrait of a dervish is not Behzad's work. The results of the survey show that figure decorations and related objects (clothes, hats, turbans, etc.), can be specific signs for recognizing Behzad's works in any period. By examining the pictorial and decorative patterns and presenting the analytical documents in the presented tables, it is realized that the portrait of a dervish located in the Topkapi Museum in Istanbul can be a work of another artist attributed to Behzad. This work does not use the style used in Behzad's works and does not have its distinctive characteristics.This work according to the existing signs; It probably belonged to an Osmani painting. Osmani painters tried to get influence from Iranian painters as well, which contrast between Iranian painting and Western painting can be seen in the works of these artists. Finally, by examining the pictorial and decorative patterns of the paintings, one can get a better understanding of Behzad's works.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Herat and Safavid style
  • Kamaluddin Behzad
  • portrait of a dervish
  • Behzad style
آژند، یعقوب (۱۳87). مکتب نگارگری هرات. تهران: فرهنگستان هنر.
آژند، یعقوب (1395). نگارگری ایران (پژوهشی در تاریخ نقاشی و نگارگری ایران). جلد اول. تهران: سمت.
اسکندری تربقان، ایرج (1384). «هماهنگی طرح و تفکر در آثار کمال‌الدین بهزاد». پایان­نامه دکترا. دانشکده هنرهای کاربردی، دانشگاه هنر تهران.
اعرابی، الهام (۱۳۸۷). سیری بر نگاره‌های ایرانی. تهران: اندیشه رفیع.
بهاری، عبادالله (۱۳۸3). بهزاد: استاد نقاشی ایران. مترجم: اکبر بهجت‌. شبستر: دانشگا‌ه‌ آزاد اسلامی‌.
پاکباز، رویین (۱۳۸5). نقاشی ایرانی از دیرباز تا امروز. تهران: زرین و سیمین.
پولیاکووا، ی. ا.؛ رحیمووا، ز. ای. (1381). نقاشی و ادبیات ایرانی. مترجم: زهره فیضی. تهران: روزنه.
 خلج ‌امیرحسینی، مرتضی (1391). رموز نهفته در هنر نگارگری. تهران: کتاب آبان.
رهنورد، زهرا. (۱۳۸۶). تاریخ هنر ایران در دوره‌ اسلامی: نگارگری. تهران: سمت.
شه‌کلاهی، فاطمه؛ میرزاابوالقاسمی، محمدصادق (1395). «بررسی تنوع پیکره‌ها و تناسبات انسانی در آثار کمال‌الدین بهزاد». نگره. شماره 39. صص: 99ـ90.
شیرازی، علی‌اصغر (1385). «کمال­الدین بهزاد بزرگ‌ترین نقاش دنیای اسلام». مدرس هنر. شماره 1. صص: 27ـ9.
فیض، رضا (1387). «بهزاد صورتگر معنا (تأملی در یک اثر عارفانه از بهزاد)». آینه میراث. شماره 43. صص: 206ـ183.
کنبی، شیلا (۱۳۷۸). نقاشی ایرانی. مترجم: مهدی حسینی. تهران: دانشگاه هنر.
نقیب اصفهانی، شادی؛ ناظری، افسانه (1394). «ریخت­شناسی نگاره سماع صوفیان منسوب به بهزاد». نگارینه هنر اسلامی. شماره 7 و 8. صص: 107ـ97.
نوروزی، نسترن؛ صابر، زینب؛ ناظری، افسانه (1394). «خوانش کمال‌الدین بهزاد از داستان "سعدی و جوان کاشغری" براساس الگوی تعلیم و تربیت عرفانی نورالدین‌عبدالرحمان جامی». نگره. شماره 34. 51ـ37.
هاگه دورن، آنته (۱۳۹۴). هنر اسلامی. مترجم‌: عطیه عصار­پور و مسیح آذرخش. تهران: یساولی.
Banu, M. (2005). OSMANLI MİNYAtÜR SANATI, kabalcı, Istanbul, 45-49.
Browne, G. B. (1997), A Literary History of Persia: Volume Three: Tartar Dominion 1265-1502 (Classics of Persian Literature, 4), Cambridge:  Ibex Pub.
Davies, M. (1961). National Gallery Catalogues: The Earlier Italian School, London, 1961; reprint ed., London, 1971: 51-52, no. 3099.
KILIÇ, H. (2004). OSMANLI MİNYATÜRLERİNDE PADİŞAH PORTRELERİ. Lale, 1(1), 96-104.
Martin, F. R. (1912). The miniature painting and painters of Persia, India and Turkey (Vol. 1, p. 35f). London : B. Quaritch.