تفسیر کاربردی رواج پلان هشت ضلعی در آرامگاه‌های سلجوقی و نقد آراء سنت‌گرایان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

هیات علمی بنیاد ایران شناسی

10.22077/nia.2021.4556.1514

چکیده

سنت‌گرایان در دهه‌های گذشته آراء خود را نسبت به هنر و معماری ارائه کردند و دیدگاه ایشان به نگرشی غالب در تفسیر معماری اسلامی تبدیل شد. پیروان مکتب سنت‌گرایی، هنر را امری رمزگونه دانسته و ساحت قدسی برای آن قائل شدند. بر این اساس اعداد که کاربرد آن در معماری به صورت هندسی تجسم می‌شوند، ماهیتی عرفانی و مابعدالطبیعی به خود گرفتند و اشکال بیانگر معنایی خاص شدند. هشت ضلعی‌ها‌ که بطور مشخص در این مقاله به صورت پلان هشت ضلعی مد نظراند نیز از این قاعده مستثنی نیستند و تنها بر اساس دیدگاه سنت‌گرایانه مورد نقد و بررسی قرار گرفته‌اند. این درحالیست که در دهه اخیر تفکر سنت‌گرایی با چالش‌هایی رو به رو بوده و سلطه آن بر موضوع تفسیر معماری کم رنگ شده است. مقاله حاضر موضوع رواج کاربرد پلان هشت ضلعی در بناهای آرامگاهی دوران سلجوقی را با رویکری کاربردی (بدون در نظر گرفتن دیدگاه عرفانی) و بنا به ضرورت کاربرد تنوع طرح‌های آجری تفسیر و بررسی کرده است. آجرکاری که هنری وابسته به معماری است، در دوران سلجوقی با استفاده از تجربیات و گسترش مهارت رونق فراوان یافت و آجرکاران در پی ارائه توانایی خود در تزئین بنا به واسطه تمایل به ارائه تزئینات متنوع و نامحدود با محدویت فضا رو به رو شدند. لذا از بخش‌بندی و کادربندی جهت ارائه تزئینات استفاده کردند و نهایتاً اصل تقارن را به عنوان موضوعی محدود کننده برای ارائه تزئینات بیشتر کنار گذشتند. در چنین شرایطی، داشتن پلانی با اضلاع بیشتر مانند هشت‌ضلعی تفوق بیشتری بر پلان چهارضلعی ارائه می‌کرد. لذا گسترش پلان هشت ضلعی در آرامگاه‌های دوره سلجوقی بر اساس کاربرد گسترده نقوش آجری معقول‌تر از ارائه ماهیتی ماورائی مطابق آراء سنت‌گرایان، بدون هیچ استدلال منطقی است. اطلاعات این پژوهش بر پایه منابع کتابخانه‌ای و با رویکرد استنتاجی گردآوری و به روش توصیفی – تحلیلی ارائه شده است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

A practical interpretation of the prevalence of the octagonal plan in Seljuk tombs and a critique of traditionalist views

نویسنده [English]

  • Hamid Afshar
Faculty of Iranology Foundation
چکیده [English]

Traditionalists have expressed their views on art and architecture in recent decades, and their views have become the dominant one in the interpretation of Islamic architecture. The followers of the school of traditionalism considered art as a cryptic thing and considered it a sacred field.
Accordingly, numbers, whose use in architecture is geometrically embodied, took on a mystical and metaphysical nature, and the forms expressed a special meaning. The octagons, which are specifically considered as octagonal planes in this article, are no exception to this rule and have been criticized only from a traditionalist point of view. In the last decade, however, traditionalist thinking has faced challenges and its dominance over the subject of architectural interpretation has diminished. The present article has interpreted and studied the prevalence of octagonal plan use in Seljuk tomb buildings with a practical approach (without considering the mystical point of view) and according to the necessity of using a variety of brick designs. Brick working, which is an art related to architecture, flourished in the Seljuk period with the use of experience and the development of skills, and bricklayers, due to their ability to decorate, faced a limited space due to their desire to provide various and unlimited decorations. Therefore, they used segmentation and framing to present decorations, and finally abandoned the principle of symmetry as a limiting subject to present more decorations. In such cases, having a plan with more sides, such as an octagon, would give more precedence to a quadrilateral plan. Therefore, the expansion of the octagonal plan in the tombs of the Seljuk period, based on the widespread use of brick motifs, is more reasonable than presenting a transcendental nature according to the views of the traditionalists, without any logical argument. The information of this research is collected based on library resources and with a inferential approach and is presented in a descriptive-analytical method.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Brickwork"
  • tombs"
  • Seljuks"
  • traditionalism"
  • architecture
اتینگهاوزن، ریچارد و گرابار، الگ، (1387). هنر و معماری اسلامی (1). مترجم:‌ یعقوب آژند. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه­ها.
اردلان، نادر، بختیار، لاله، (1390). حس وحدت. ترجمه ونداد جلالی. تهران: علم معمار.
افشار، حمید (1397). «ساختارهای اجتماعی مهمترین عامل شکلگیری برجهای خرقان»، پژوهشهای باستان شناسی ایران، دوره هشتم، شماره 18، پاییز: 141-156.
اکبری، فاطمه،‌ پورنامداریان، تقی، شیرازی، علی اصغر،‌ آیت اللهی،‌ حبیب الله، (1389). «معرفت روحانی و رمزهای هندسی»،‌ پژوهشنامه زبان و ادب فارسی(گوهر گویا)،‌ سال چهارم، شماره اول، بهار : 29-1.
آریان پور، امیر حسین (1354). اجمالی از تحقیق ا. ح. آریان پور درباره جامعه شناسی هنر. تهران: انجمن کتاب دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران.
بورکهارت،‌ تیتوس، (1365). هنر اسلام زبان و بیان، ترجمه مسعود رجب نیا، تهران: سروش.
بورکهارت،‌ تیتوس، (1376). هنر مقدس اصول و روشها،‌ ترجمه جلال ستاری،‌ تهران: انتشارات سروش.
پورصفر،‌ شهرزاد، (1386). بررسی تزئینات مقبره خواجه اتابک کرمان،‌ کرمان: انتشارات مرکز کرمان شناسی.
تقوی، عابد، حمیدی، افسانه، جودکی، اسدالله، (1395). «تحلیل و بررسی نقوش تزئینی در معماری مساجد دوره خوارزمشاهیان در خراسان بر اساس رویکرد سنت گرایی»، نگارینه هنر اسلامی، ش 12، زمستان: 19-4. 
حجت،‌ عیسی، (1394). «سنت سنت­گرایان و سنت­گرایی معماران»، هنرهای زیبا- معماری و شهرسازی، دوره بیست، شماره یک،‌ بهار: 16-5.
دیوتیش، الیوت، مازیار، امیر، (1381). «فلسفه هنر سید حسن نصر»، سروش اندیشه، سال اول، شماره 2:‌ 57-6-46.
زارعی، محمد ابراهیم، حیدری، بابا کمال، یداله، منتظر ظهوری، مجید، (1394). «تاملی در باب هویت دو آرامگاه هشت ضلعی کشیت و نسک بخش گلباف کرمان»، پژوهشهای معماری اسلامی، شماره 8، پاییز و زمستان:‌ 133-121.
زمرشیدی، حسین،‌ (1380). پیونده و نگاره در آجرکاری،‌ تهران: زمرد.  
سیدی ساروی،‌ مجید،‌ پورمند،‌ حسن علی،‌ ابوئی،‌ رضا،‌ (1397). «تبیین الگوی سبک شناسی معماری اسلامی»، معماری اقلیم گرم و خشک، سال ششم، شماره هشتم، پاییز و زمستان: 117-101.
شایسته فر، مهناز، (1381). «مقبره چهل دختران»، هنرهای تجسمی، شماره شانزدهم، اردیبهشت: 68-64.
شکفته، عاطفه، احمدی، حسین، (1394). «تزئینات آجرکاری سلجوقیان و تداوم آن در تزئینات دوران خوارزمشاهی و ایلخانی»، پژوهشهای معماری اسلامی، سال سوم، شماره اول، بهار : 104-84.
شوان، فریتهیوف،‌ (1376). «اصول و معیارهای هنر جهانی»،‌ مجموعه مبانی هنر معنوی،‌ ترجمه سید حسین نصر،گردآوری علی تاج الدینی،‌ تهران: دفتر مطالعات دینی هنر.     
صاحبی بزاز، منصوره، (1389). «تزئینات آجری در دوره سلجوقی»، تاریخ پژوهی، شماره 42 و 43، بهار و تابستان: 198-187.
عزام، خالد، (1380). راز و رمز هنر دینی، معنی رمزی صورت در معماری اسلامی، تنظیم و ویرایش:‌ مهدی فیروزان، تهران: سروش.
عناقه،‌ عبد الرحیم، محمودیان، حمید، صابری زاده، ‌رقیه، (1393). «ارتباط عرفان و هنر اسلامی و تجلی آن در معماری آرامگاه»، فصلنامه تخصصی عرفان اسلامی،‌ سال دهم، شماره چهل، تابستان :‌ 167-143.
کاتلی، مارگریتا، هامبی، لویی، (1376). هنر سلجوقی و خوارزمی. ترجمه یعقوب آژند. تهران: مولی.
کدیور، محسن، کرمی، طیبه، (1384). «معنای سنت از دیدگاه سنت گرایان»، دو فصلنامه مقالات و بررسی ها، شماره 77، بهار و تابستان:‌ 223-201.
کریچلو، کیت، (1389). تحلیل مضامین جهان شناختی نقوش اسلامی.‌ ترجمه سید حسن آذرکار. تهران:‌ موسسه انتشارات حکمت.
کیانی، محمد یوسف، (1376). تزیینات وابسته به معماری ایران در دوره اسلامی. تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور.
گدار، آندره، (1346). هنر ایران. تهران: انتشارات دانشگاه ملی. 
گلیجانی مقدم، نسرین، (1384). تاریخ شناسی معماری ایران. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
لنگهاوزن، محمد، (1386). «چرا سنت گرا نیستم»‌، ترجمه منصور نصیری، خردادنامه همشهری، شماره 15، خرداد:‌ 17-14.
مازیار، امیر، (1391). «نسبت هنر اسلامی و اندیشه اسلامی از منظر سنت­گرایان»، کیمیای هنر، سال اول، شماره سوم، تابستان: 12-7.
ماهرالنفش، محمود، (1373). آجر و نقش. تهران:‌ صاحب اثر.
ماهرالنقش، محمود، (1381). میراث آجرکاری ایران. تهران: انتشارات سروش.
معین­الدینی، محمد، نادعلیان،احمد، مراثی، محسن (1393). «بررسی مفهوم و جایگاه سبک هنری در هنر عامه». مطالعات فرهنگ و ارتباطات، سال پانزدهم، شماره 27، پاییز: 87- 109.
ملکیان، مصطفی، (1381). راهی به راهایی: جستارهایی در زمینه عقلانیت و معنویت. تهران: موسسه نگاه معاصر.
منصوری،‌ سید امیر، تیموری،‌ محمود، (1394). «نقد آراء سنت­گرایان معاصر در زمینه هنر و معماری اسلامی»، فیروزه اسلام، شماره یک، پاییر و زمستان: 15-1. 
موسوی رکنی، سید محمد هادی، (1395). «نقد دیدگاه سنت گرایان در مورد سرآغاز هنر خوشنویسی اسلامی»، باغ نظر، سال سیزدهم، شماره 18، فروردین و اردیبهشت: 61-68.
نجیب اوغلو، گلرو، (1379). هندسه و تزیین در معماری اسلامی. ترجمه مهرداد قیومی بیدهندی. تهران: نشر روزنه.
نصر، سید حسین، (1380). معرفت و معنویت. ترجمه انشاالله رحمتی. تهران: دفتر پژوهش و نشر سهروردی.  
نصر، سید حسین، (1385). در جستجوی امر قدسی. تدوین سید مصطفی شهر آیین. تهران: نشر نی.
نصر، سید حسین، (1394). هنر و معنویت اسلامی. ترجمه رحیم قاسمیان. تهران: دفتر مطالعات دینی هنر.
نورآقایی،‌ آرش، (1388). عدد نماد اسطوره. تهران:‌ نشر افکار.
نیکخواه، هانیه، خزایی، محمد، حاتم، غلامعلی، نیستانی، جواد، (1390). «بازتاب شکلگیری دو پدیده اجتماعی بر سفالهای زرین فام دوره سلجوقیان،‌ پیدایش طبقه متوسط و مردمی شدن هنر»، مطالعات تاریخ فرهنگی، سال سوم، شماره 9: 125-107.
نیل قاز، نسیم، (1390). «نقاشی رئالیستی معاصر ایران و شرایط ظهور آن»، جامعه شناسی هنر و ادبیات، سال سوم، شماره اول، بهار و تابستان : 74-37.
وثوق­زاده، وحیده،‌ حسنی پناه محبوبه، علیخانی، بابک، (1395). «حکمت عدد هشت در هنر و معماری اسلامی»، جاویدان خرد، شماره 30،‌ پاییر و زمستان: 192-175.
وقفی پور،‌ شهریار، (1389). جامعه شناسی هنر. تهران: انتشارات مروارید.
ویلسن،کریستن، (1366). تاریخ صنایع ایران. عبدا... فریار. تهران: فرهنگسرا.
هیلن براند، رابرت، (1384). «امامزاده نور گرگان»، وقف میراث جاویدان، شماره 52، زمستان:‌ 83-98.
هیلن براند،‌ رابرت، (1391). معماری اسلامی (شکل و کارکرد و معنی). ترجمه باقر آیت الله زاده شیرازی. تهران: روزنه.
 
 
Leaman, Oliver, 2004. Islamic Aesthetiics, Edinburgh: Edinburgh University Prees.
Peterson, A. 2012. Dictionary of Islamic Architecture. New York: Rutledge.
Schuon, F. 1993. The Transcendental unity of religions. Quest books.
   Bier,C. 2002.Geometricpatterns and the Interpretation of meaning: Two Monuments in Iran. In Bridges: mathematical Connections in Art, Music and Science CPP. 67-78
Clinton, Margcry.1991. Lustre, London, Batsford. P 24
Lutyen, Edvard.1933Persian Brickwork, london country life, Feb., P. 118
Guenon, Rene. 2004. Symbols of Sacred Scince, Sophia Perennis, translate henry d.fohr.