نقد کهن الگویی عناصر کیهانی در مصور سازی فالنامه دوره صفوی مرتبط با سرنوشت انسان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه نقاشی، دانشکده هنرومعماری، دانشگاه گیلان، رشت، ایران

2 گروه پژوهش هنر، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه گیلان، شهر رشت، استان گیلان، ایران

10.22077/nia.2022.5481.1629

چکیده

از دیرباز، حرکت اجرام آسمانی و آنچه که در آسمان اتفاق می‌افتاد برای آدمی حیرت‌آور و سوال برانگیز بود و ذهن جستجوگر او همواره در پی پاسخی روشن برای کشف ارتباط بین سرنوشت خود با رخدادهای آسمان بوده است، تا آنجاکه وقایع مهم تاریخی خود را با رخدادهای آسمان مرتبط دانسته است. توجه به این موضوع در اغلب ادیان و اسطوره‌های ثبت شده بشر نیز دیده می‌شود و همین ارتباط در تاریخ بعد از اسلام سبب به وجود آمدن یکی از زمینه‌های مهم فعالیت‌های علمی مسلمانان شد و کتاب‌های بسیاری در زمینه نجوم به نگارش درآمد. نقش عناصر کیهانی در آثاری هنری از جمله نگارگری‌ یادآور اهمیت توجه به تغییرات اجرام آسمانی است که انسان باور به تاثیر و نقش آن‌ها در سرنوشت خود داشته است. تحقیق حاضر در جستجوی پاسخ به پرسش‌هایی است که ارتباط بین سرنوشت انسان و تغییرات آسمان را با معنایی جدید روشن سازد. بنابراین با بررسی چند نگاره‌ از فالنامه فارسی توپکاپی به دنبال دلایل اعتقاد به ارتباط بین سرنوشت انسان و تغییرات و وقایع آسمان است و به این سوال پاسخ می‌دهد که مفاهیم و معنای نقوش کیهانی به‌کار رفته در این نگاره‌ها چه بوده است و چه عواملی در پیدایش و تولد عناصر کیهانی و باور به تاثیرشان بر سرنوشت انسان نقش داشته است. هدف از انجام این پژوهش بررسی عناصر نجومی و کشف علت باور پیدایش آن‌ها در ارتباط با سرنوشت انسان‌ است که در مسیر رسیدن به این هدف نظریه های فلاسفه با رویکرد کهن‌الگویی مورد استفاده قرار گرفته است. روش تحقیق حاضر توصیفی تحلیلی می‌باشد و روش گردآوری مطالب اسنادی و کتابخانه‌ای از طریق فیش‌برداری و تصویرخوانی است. همچنین داده‌ها از روش تجزیه و تحلیل کیفی بررسی شده است. با توجه به نتایج تحقیق می‌توان به این باور دست یافت که عناصر شکل گرفته کیهانی بر اساس مفهوم و تاثیرات مشهود و مشخص در سرنوشت نسل‌های بشر پدیدار شده‌اند و به واسطه اهمیت و تکرار آن در طول قرن‌های متمادی، نسل به نسل توسط ناخودآگاه جمعی به ارث رسیده‌اند و در نهایت به دست هنرمندان برای انتقال مفهومی مطابق با کهن‌الگوی تاثیرگذار در سرنوشت انسان‌ها بازآفرینی شده و به صورت نگاره‌ها درآمده است. شناسایی و تحلیل رموز و عناصر بکار گرفته شده در نگاره‌های تحقیق حاضر شاهدان زنده این نظریه می‌باشند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Archetypal criticism of cosmic elements in the illustration of Safavid divination related to human destiny

نویسندگان [English]

  • Parisa Arvand 1
  • Marzieh Bababei Chahardeh 2
1 Department of Painting, Faculty of Art and Architecture, University of Guilan, Rasht, Iran
2 Department of Art Research, Faculty of Art and Architecture, University of Guilan, Rasht, Iran
چکیده [English]

Since long ago, the movements of celestial objects and what occurs in the sky have been wondrous and thought-provoking for humans. Their curious minds have continually sought clear answers to discover the relation between their destiny and celestial events. In historical documents and books, humans and the world have regarded their significant historical events to be related to celestial events and recorded them. Attention to this matter can also be observed in most religions and myths recorded by humankind. During the period after Islam, this relation laid the ground for one of the most important scientific activities of Muslims and numerous books have been written concerning astronomy. The presence of cosmic elements in works of art, including miniatures are a reminder of the importance of paying attention to celestial objects that humans believed played a role in their destiny. This research seeks answers that would clarify the relation between human destiny and celestial changes with a new meaning. Therefore, by examining some illustrations of the Persian Topkapi divination, looks for the reasons for believing in the relation between humans and celestial events and it answers the question of what were the concepts and meaning of the cosmic motifs used in these paintings, and what factors have contributed to the emergence of celestial elements and the belief in their influence on human destiny. The purpose of this research is to investigate the astronomical elements and to discover the cause of their belief in connection with human destiny, and in the way of reaching this goal, the theories of philosophers with an archetypal approach have been used. This research used a descriptive-analytical method and the documentary and library data were collected through note-taking and image-reading. Further, the data have been examined through qualitative analysis. The research results indicate that the cosmic elements have been created due to their clear concepts and effects on the destiny of generations of humans. Further, they have been passed down from generation to generation throughout centuries as a collective unconscious due to their significance and repetition. Ultimately, they have been recreated by artists to convey the concept according to the influential archetype in human destiny and have ended up in the form of illustrations. The identification and analysis of the secrets and symbols used in the illustrations of this study are the living witnesses to this theory.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Archetypal criticism
  • Cosmic symbols
  • Safavid divination
  • Human destiny
اخوانی، سعید؛ محمودی، فتانه. (1397). « تحلیل مضامین بصری فالنامه‌های مصور عصر صفوی بر مبنای کاربرد در امر پیش‌گویی (مطالعه موردی: نگاره‌های نسخه فالنامه فارسی موزه توپقاپی‌سرای)». فصلنامه علمی نگره. شماره 39، 37-19.
اخوانی، سعید؛ محمودی، فتانه. (1397). «راهکارهای بصری در مصورسازی و مشروعیت‌بخشی به احکام نجوم در فالنامه‌های مصور دوره صفویه». دوفصلنامه علمی پژوهشی مطالعات تطبیقی هنر. شماره 15، 54-39.
اقتداری، احمد. (1354). دیار شهریاران: آثار و بناهای تاریخی خوزستان. جلد اول. تهران: انجمن آثار ملی.
الیاده، میرچا. (1399). رساله در تاریخ ادیان. مترجم: جلال ستاری. تهران: سروش.
انوشه، حسن. (1376). فرهنگ­نامه ادبی پارسی. تهران: فرهنگ و ارشاد اسلامی.
بختورتاش، نصرت‌الله. (1380). نشان رازآمیز (گردونه خورشید یا گردونه مهر). تهران: فروهر.
بولن، جین شینودا. (1399). نمادهای اسطوره‌ای روان­شناسی مردان. مترجم: مینو پرنیانی. تهران: آشیان.
بیلسکر، ریچارد. (1384). اندیشه یونگ. مترجم: حسین پاینده. تهران: طرح نو.
ثابت‌کار، مژگان. (1390). تحلیل و بررسی تصاویر صور فلکی در نگاره‌های ایرانی. پایان‌نامه منتشر نشده کارشناسی ارشد. دانشگاه هنر تهران، دانشکده هنرهای تجسمی.
خزایی، محمد. (1381). «نقش شیر در هنر اسلامی». هنر های زیبا­ـ هنرهای تجسمی. شماره 17، 57ـ45.
دادور، ابوالقاسم؛ منصوری، الهام. (1385). درآمدی بر اسطوره‌ها و نمادهای ایران و هند در عهد باستان. تهران: کلهر.
دورانت، ویل. (1370). تاریخ تمدن. جلد اول. مترجم: احمد آرام­مقدم. تهران: انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
رضازاده، طاهر. (1397). شمایل‌نگاری صور نجومی در آثار هنر اسلامی. تهران: فرهنگستان هنر.
صوفی رازی، عبدالرحمان. (1398). صورالکواکب. مترجم: خواجه نصیرالدین طوسی. تهران: ققنوس.
شمیسا، سیروس. (1397). نقد ادبی. تهران: میترا.
عاشوری، الهام. (1390). بررسی نگاره‌های نجومی در کتب خطی ایران، پس از اسلام (قرن 7 تا 14). پایان‌نامه منتشر نشده کارشناسی ارشد. دانشگاه هنر تهران، دانشکده هنرهای تجسمی.
فدایی، فربد. (1381). یونگ و روان‌شناسی تحلیلی او. تهران: دانژه.
گلسرخی، ایرج. (1377). تاریخ جادوگری. تهران: مهارت.
ماهیار، عباس. (1382). ثری تا ثریا. تهران: جام گل.
مختاریان، بهار؛ صرامی، عارفه. (1395). «بازنمود زحل و باورهای مربوط به آن در نگاره‌ها». چیدمان. شماره 14، 68ـ54.
مصفی، ابوالفصل. (1357). فرهنگ اصطلاحات نجومی. تبریز: مؤسسه تاریخ و فرهنگ ایران.
نوراللهی زرندی، مهسا؛ حسین‌آبادی، زهرا. (1399). بررسی پنج نگاره از شـاهنامه ایلخانی بر اساس چهارچوب نظریه کهن‌الگویی کارل گوستاو یونگ. مبانی نظری هنرهای تجسمی. شماره 10، 29-16.
وکیلی، شروین. (1390). اسطوره‌شناسی آسمان شب. تهران: شورآفرین.
هال، جیمز. (1397). فرهنگ نگاره‌ای نمادها در هنر شرق و غرب. مترجم: رقیه بهزادی. تهران: فرهنگ معاصر.  
یونگ، کارل گوستاو. (1386). اصول نظری و شیوه روان­شناسی تحلیلی یونگ. مترجم: فرزین رضایی. تهران: ارجمند.
ـــــــــــــــــــ. (1400). ناخودآگاه جمعی و کهن‌الگو. مترجم: محمدباقر محمداسماعیل‌پور و فرناز گنجی. تهران: دیبا.
 
 
 
 
 
 
 
 
Tarnas, Richard (2009). The Planets. Archai, The journal of Archetypal cosmology, Vol. 1, pp. 36-49.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
اخوانی، سعید؛ محمودی، فتانه. (1397). « تحلیل مضامین بصری فالنامه‌های مصور عصر صفوی بر مبنای کاربرد در امر پیش‌گویی (مطالعه موردی: نگاره‌های نسخه فالنامه فارسی موزه توپقاپی‌سرای)». فصلنامه علمی نگره. شماره 39، 37-19.
اخوانی، سعید؛ محمودی، فتانه. (1397). «راهکارهای بصری در مصورسازی و مشروعیت‌بخشی به احکام نجوم در فالنامه‌های مصور دوره صفویه». دوفصلنامه علمی پژوهشی مطالعات تطبیقی هنر. شماره 15، 54-39.
اقتداری، احمد. (1354). دیار شهریاران: آثار و بناهای تاریخی خوزستان. جلد اول. تهران: انجمن آثار ملی.
الیاده، میرچا. (1399). رساله در تاریخ ادیان. مترجم: جلال ستاری. تهران: سروش.
انوشه، حسن. (1376). فرهنگ­نامه ادبی پارسی. تهران: فرهنگ و ارشاد اسلامی.
بختورتاش، نصرت‌الله. (1380). نشان رازآمیز (گردونه خورشید یا گردونه مهر). تهران: فروهر.
بولن، جین شینودا. (1399). نمادهای اسطوره‌ای روان­شناسی مردان. مترجم: مینو پرنیانی. تهران: آشیان.
بیلسکر، ریچارد. (1384). اندیشه یونگ. مترجم: حسین پاینده. تهران: طرح نو.
ثابت‌کار، مژگان. (1390). تحلیل و بررسی تصاویر صور فلکی در نگاره‌های ایرانی. پایان‌نامه منتشر نشده کارشناسی ارشد. دانشگاه هنر تهران، دانشکده هنرهای تجسمی.
خزایی، محمد. (1381). «نقش شیر در هنر اسلامی». هنر های زیبا­ـ هنرهای تجسمی. شماره 17، 57ـ45.
دادور، ابوالقاسم؛ منصوری، الهام. (1385). درآمدی بر اسطوره‌ها و نمادهای ایران و هند در عهد باستان. تهران: کلهر.
دورانت، ویل. (1370). تاریخ تمدن. جلد اول. مترجم: احمد آرام­مقدم. تهران: انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
رضازاده، طاهر. (1397). شمایل‌نگاری صور نجومی در آثار هنر اسلامی. تهران: فرهنگستان هنر.
صوفی رازی، عبدالرحمان. (1398). صورالکواکب. مترجم: خواجه نصیرالدین طوسی. تهران: ققنوس.
شمیسا، سیروس. (1397). نقد ادبی. تهران: میترا.
عاشوری، الهام. (1390). بررسی نگاره‌های نجومی در کتب خطی ایران، پس از اسلام (قرن 7 تا 14). پایان‌نامه منتشر نشده کارشناسی ارشد. دانشگاه هنر تهران، دانشکده هنرهای تجسمی.
فدایی، فربد. (1381). یونگ و روان‌شناسی تحلیلی او. تهران: دانژه.
گلسرخی، ایرج. (1377). تاریخ جادوگری. تهران: مهارت.
ماهیار، عباس. (1382). ثری تا ثریا. تهران: جام گل.
مختاریان، بهار؛ صرامی، عارفه. (1395). «بازنمود زحل و باورهای مربوط به آن در نگاره‌ها». چیدمان. شماره 14، 68ـ54.
مصفی، ابوالفصل. (1357). فرهنگ اصطلاحات نجومی. تبریز: مؤسسه تاریخ و فرهنگ ایران.
نوراللهی زرندی، مهسا؛ حسین‌آبادی، زهرا. (1399). بررسی پنج نگاره از شـاهنامه ایلخانی بر اساس چهارچوب نظریه کهن‌الگویی کارل گوستاو یونگ. مبانی نظری هنرهای تجسمی. شماره 10، 29-16.
وکیلی، شروین. (1390). اسطوره‌شناسی آسمان شب. تهران: شورآفرین.
هال، جیمز. (1397). فرهنگ نگاره‌ای نمادها در هنر شرق و غرب. مترجم: رقیه بهزادی. تهران: فرهنگ معاصر.  
یونگ، کارل گوستاو. (1386). اصول نظری و شیوه روان­شناسی تحلیلی یونگ. مترجم: فرزین رضایی. تهران: ارجمند.
ـــــــــــــــــــ. (1400). ناخودآگاه جمعی و کهن‌الگو. مترجم: محمدباقر محمداسماعیل‌پور و فرناز گنجی. تهران: دیبا.
 
 
 
 
 
 
 
 
Tarnas, Richard (2009). The Planets. Archai, The journal of Archetypal cosmology, Vol. 1, pp. 36-49.