مقایسه نقوش نقاشی‌های دیواری بقاع متبرکه در لاهیجان و نقاشی‌های شاهنامه‌ی کارکیا

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه گرافیک، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه گیلان، رشت، ایران

2 دانشجوی کارشناسی ارشد پژوهش هنر، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه گیلان، رشت، ایران

10.22077/nia.2022.4574.1516

چکیده

آثار هنری علاوه بر ویژگی‌های زیباشناختی، بازتاب دهنده‌ی مناسبات اجتماعی-فرهنگی بستر تولید‌کننده‌ی خود نیز هستند. در گیلان بسیاری از اماکن مذهبی شیعی، دارای نقاشی دیواری بوده‌اند که پیدایش آن‌ها را به دوره‌ی صفوی نسبت می‌دهند. شاهنامه کارکیا در سده‌ی 15 میلادی(نهم ه.ق) در شهر لاهیجان نگاشته شد. این شاهنامه به سبک نگارگری ترکمن شیراز تصویرگری شده است. پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که الگوهای متشابه و متفاوت میان نقوش شاهنامه کارکیا و نقاشی‌های دیواری بقاع متبرکه کدام است و چگونه شباهت‌ها و تفاوتهای نقاشی دیواری بقاع متبرکه در لاهیجان و نگاره‌های موجود در شاهنامه کارکیا تحلیل می‌گردد؟ روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه‌ای از طریق فیش‌برداری و تصویرخوانی است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد، نقاشی‌های دیواری بقاع متبرکه با نگاره‌های موجود در شاهنامه کارکیا دارای مشخصه‌های بارزی هستند که بر‌‌گرفته از یک فرهنگ مادر می‌باشند و آن، فرهنگ ایرانی است که فرهنگ شیعه در نقاشی بقاع و گرایش‌های ایرانی در شاهنامه کارکیا بخشی از آن است. هردو نقاشی دارای نقوش نمادین مانند اژدها، خورشید، تاج و درخت سرو هستند. نقش خورشید در هردو نقاشی به یک معنا و مفهوم به کار گرفته شده است ولی نقش اژدها کاملا معنای متضاد دارد که از روابط آن با سایر نشانه‌های درون اثر قابل درک است. نقش تاج نیز در هر دو نقاشی به معنی سلطنت، قدرت، فره‌ شاهی و آسمانی است. درخت سرو نیز دارای معانی مشترک است که همگی ریشه در باورها و اعتقادات فرهنگی ایران دارند. فرآیند طرد و جذب نشانه‌ای، ساز و کار اشتراک نشانه‌ها و تفاوتهای آنها درون نقاشی بقاع و شاهنامه کارکیا را بیان می‌دارد. نشانه‌ها اگرچه ریشه در فرهنگ ایرانی دارند اما در اثر هم‌نشینی و رابطه درزمانی با سایر نشانه‌های درون‌متنی، معانی منحصر به فردی را بازنمایی می‌کنند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Comparison of the frescoes of the holy shrines in Lahijan and the paintings of Karkia Shahnameh

نویسندگان [English]

  • hossein abeddoust 1
  • amirhossein pormehryabandeh 2
1 Department of Graphics, Faculty of Art and Architecture, University of Guilan, Rasht, Iran
2 Department of Art Research, Faculty of Art and Architecture, University of Guilan, Rasht, Iran
چکیده [English]

Abstract
In addition to aesthetic features, works of art also reflect the socio-cultural relations of the producing context. In Gilan, many holy shrines accommodate murals that belong to the Safavid period. On the other side, Karkia Shahnameh was written in the 15th century AD in the city of Lahijan. This Shahnameh is illustrated in the style of Turkmen painting in Shiraz. This paper as the descriptive-analytical study queries the similarities and differences between the designs of Karkia Shahnameh and the murals of the holy shrines. The data collection method is based on library review, and data analysis was conducted qualitatively. The research findings show that there are some distinctive similarities between mural paintings of the studied holy shrines and portrays of the Karkia Shahnameh, so that the semiotic spaces of Shiite culture is a part of it. Both paintings have common symbolic motifs such as dragon, sun, crown and cypress tree. The motif of the sun is used in the same sense in both paintings, but the role of the dragon has a completely opposite meaning. The motif of the crown in both paintings also means kingship, power, and celestial splendor. The cypress tree also has common meanings, all of which are rooted in Iranian cultural beliefs. Although those mentioned signs almost rooted in the Iranian culture, the unique representation of the symbols in each specific artistic work (murals or book illustration) convey distinguishable meanings due to the relations with other signs within the executed context.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Symbolic motifs
  • murals of holy shrines
  • Shahnameh of Karkia
  • Lahijan
اخویان، مهدی. (1396). «بررسی دلایل بازتولید نقاشی دیواری­های بقاع نقشین منطقه گیلان». نگره، شماره 42، 81ـ71.
اسماعیل­پور، ابوالقاسم. (1377). اسطوره بیان نمادین. تهران: سروش.
الیاده، میرچا. (1385). رساله در تاریخ ادیان. مترجم: جلال ستاری، تهران: سروش.
بشرا، محمد. (1387). افسانه‌ها و باورداشت‌های مردم­شناختی جانوران و گیاهان در گیلان. رشت: دهسرا.
بلوکباشی، علی. (1389). در فرهنگ خود زیستن و به فرهنگ‌های دیگر نگریستن. تهران: گل‌آذین.
بورکهارت، تیتوس. (1381). هنر مقدس. مترجم: جلال ستاری، تهران: سروش.
بهار، مهرداد. (1387). از اسطوره تا تاریخ. تهران: چشمه.
پورخالقی چترودی، مهدخت. (1380). درخت در شاهنامه. مشهد: به­نشر.
پاکباز، رویین. (1379). نقاشی ایرانی از دیرباز تا امروز. تهران: زرین و سیمین.
پاکتچی، احمد. (1391). «تحلیل نشانه­شناختی هویت دوگانه در یک محله شهری و کارکردهای آن: مطالعه موردی محله‌ رستم­آباد­ـ فرمانیه». نشانه شناسی مکان: مجموعه مقالات نقدهای ادبی­ـ هنری، گردآوری فرهاد ساسانی، تهران: سخن. 11-49.
دادور، ابوالقاسم. (1390). «شیر در فرهنگ و هنر ایران». هنرهای تجسمی، شماره2، 32ـ17.
دانش، کاظم؛ خزائی، محمد. (1399). «نمادشناسی رنگ سبز در فرهنگ و هنر ایرانی-اسلامی». پیکره، شماره 19، 29-18.
دیباجی، سیدمحمدعلی. (1390)، «جایگاه نور در حکمت اشراق». اندیشه دینی، شماره39، دانشگاه شیراز، 20-1.
رجالی تهرانی، علیرضا. (1378). فرشتگان. قم: دفتر تبلیغات اسلامی.
رئوف، سولماز؛ نیستانی، جواد؛ موسوی کوهپر؛ سید مهدی. (1398). «نمودهای تعزیه بر روی نقاشی های دیواری بقعه های گیلان بر اساس دیدگاه پانوفسکی». جستارهای تاریخی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، شماره اول، 95-123.
ستوده، منوچهر. (1374). از آستارا تا استارباد. تهران: آگه.
سجودی، فرزان. (1390). «نشانه­شناسی فرهنگی». در باب سازوکار نشانه­شناختی فرهنگ، یوری لوتمان و بی. ای. اوسپنسکی، تهران: نشر علم، 74ـ41.
سرشار، مژگان؛ محمودی، فتانه. (1395). «بررسی تطبیقی نقاشی قهوه­خانه‌ای و دیوارنگاره­های بقاع متبرکه گیلان». کنفرانس بین­المللی شرق­شناسی، تاریخ و ادبیات پارسی. ایروان، 1-25.
سرفراز، حسین؛ و دیگران. (1396). «واکاوی نظریه فرهنگی سپهر نشانه­ای یوری لوتمان». راهبرد فرهنگ، شماره 39، 95ـ73.
سلیمی کوچی، ابراهیم؛ سکوت جهرمی، فاطمه. (1394). «خوانش نشانه­شناختی فیلم سینمایی زندگی خصوصی آقا و خانم میم با تکیه بر نظریه سپهر نشانه­ای در مطالعات زبان و متن». جستارهای زبانی، دوره ششم، شماره 4 (پیاپی 25)، 121ـ99.
سوسور، فردینان دو. (1399). دوره زبان­شناسی عمومی. مترجم: کورش صفوی، تهران: هرمس.
شاد قزوینی، پریسا. (1393). «تجلی باورهای شیعی در مضامین عاشورایی دیوارنگاره­های بقاع متبرکه گیلان». شیعه­شناسی، شماره 45، 156ـ131.
شریف‌زاده، سیدعبدالمجید. (1375). تاریخ هنر نگارگری ایران. تهران: حوزه هنری.
شعیری، حمیدرضا. (1392). نشانه­ـ معناشناسی دیداری. تهران: سخن.
شفرد، راونا و راپرت. (1395). 1000 نماد. مترجمان: آزاده بیداربخت و نسترن لواسانی: تهران، نی.
شوالیه، ژان؛ گربران، آلن. (1385). فرهنگ نمادها. جلد اول تا چهارم، مترجم: سودابه فضایلی، تهران: جیحون.
عابددوست، حسین. (1396). «جلوه های صوری و محتوایی نقاشی­های بقاع متبرکه». مجموعه مقالات نخستین کنگره بین­المللی امامزادگان علیهم­السلام، کتابخانه الکترونیکی شیعه 313ـ289.
ـــــــــــــــــ ؛ کاظم‌پور، زیبا. (1399). «تحلیل نمادهای عَلَم‌های عاشورایی و نمود آن‌ها بر نقاشی بقاع متبرکه». همایش ملی اربعین، 14ـ1.
عباسی رودپشتی، علی. (1395). مدخلی بر شاهنامه کارکیا. رشت: بلور.
عربانی، ابراهیم. (1380). کتاب گیلان. تهران: گروه پژوهشگران ایران.
عسکری، فاطمه. (1392). «تجلی نمادهای رنگی در آیینه هنر». جلوه هنر، شماره 9، 62ـ43.
قلی‌زاده، خسرو. (1388). فرهنگ اساطیر ایرانی بر پایه متون پهلوی. تهران: پارسه.
کربن، هانری. (1384)، روابط حکمت اشراق و فلسفه ایرانیان باستان. مترجم: ع. روح­بخشان، تهران: اساطیر.
کزازی، میرجلال‌الدین. (1390). رؤیا، حماسه، اسطوره. تهران: مرکز.
کناررودی، قربان­علی؛ نعیمی، سهیلا. (1392). حکومت سادات آل کیا در گیلان. چابکسر: نوین پویا.
کوپر، جی. سی. (1398). فرهنگ نمادهای آیینی. مترجم: رقیه بهزادی، تهران: علمی.
کومون، فرانتز. (1386). دین مهری. مترجم: احمد آجودانی، تهران: ثالث.
لوتمان، یوری. (1390). نشانه­شناسی فرهنگی (درباره سپهر نشانه­ای). به­کوشش فرزان سجودی، مترجم: فرناز کاکه­خانی، تهران: نشر علم، 255ـ221.
متقالچی، محمود. (1397). در جستجوی شاهنامه فردوسی. تهران: صدای معاصر.
محمودی­نژاد، احمد. (1388). نقاشی­های دیواری بقعه­های گیلان. رشت: ایلیا.
مرادی­نسب، حسین؛ بمانیان، محمدرضا؛ اعتصام، ایرج. (1396). «بازشناسی تأثیر اندیشه‌ عرفانی در پدیداری رنگ آبی در کاشی­کاری مساجد ایران». پژوهش‌های معماری اسلامی، شماره 14، 50ـ36.
منصورزاده، یوسف؛ بهفروزی، مینو. (1397). «تحلیلی بر آیین قربانی میترا و نمادهای آن بر اساس آثار هنری». هنر‌های زیبا، شماره 76، 60ـ51.
میتفورد، میراندا بروس. (1394). دایره­المعارف مصور نمادها و نشانه­ها. مترجمان: معصومه انصاری و دکتر حبیب بشیرپور، تهران: سایان.
میرزایی­مهر، علی­اصغر. (1386). نقاشی­های بقاع متبرکه در ایران. تهران: فرهنگستان هنر.
نامور‌مطلق، بهمن. (1389). نشانه­شناسی فرهنگ. گردآوری امیرعلی نجومیان، تهران: سخن.
نصیری، محمد؛ افراسیاب‌پور، علی‌اکبر؛ احمدی، فریبا. (1397). «نماد عرفانی رنگ در هنر و معماری اسلام». عرفان اسلامی، شماره 56، 71ـ53.
هال، جیمز. (1380). فرهنگ نگاره‌ای نماد‌ها در هنر شرق و غرب. مترجم: رقیه بهزادی، تهران: فرهنگ معاصر.
یاحقی، جعفر. (1375). فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی. تهران: سروش.
Kress, G. & T. Van Leeuwen .(2006). Reading Images. Geelong, Australia: Deakin
University press.
Lotman.Yuri.(2009).Culture and Explosion,Berlin:Mouton de Gruyter.
Machado, I.(2007) .Semiótica da cultura e semiosfera. São Paulo: Annablume; FAPESP.
Posner, R. (2004). Basic Tasks of Cultural Semiotics, Signs of Power – Power of Signs, pp. 56-89. Vienna: INST.
Saussure,Ferdinand.(1959);Course In General Linguistics,Wade Baskin:Philosophical Library :New York
Torop, Peter. (2002), Introduction: Re – reading of Cultural Semiotics,
Sign Systems Studies, Vol. 30, pp. 395- 404.