تحول فردیت خطاطی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی

2 استاد، گروه مطالعات فرهنگی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی

10.22077/nia.2021.4287.1451

چکیده

فردیت، در اینجا در ابتدایی‌ترین و بی‌واسطه‌ترین معنایش، یعنی نحوۀ حضور و بروز خطاط در اثرش مورد توجه قرار گرفت و از این حیث به دوره‌بندیِ اولیه‌ای در تاریخ فردیت هنری دست یافت. هر دوره در دوره‌های بعد متداخل و متداوم است و شکلی متکامل از حیث میزان بروز و حضور خطاط در اثرش را به‌خود می‌گیرد که در آن ردی از دوره‌های پیشینش را می‌توان بازشناخت. دوره اول که از قرن اول هجری آغاز می‌شود، از فرط بداهت و کمی تعداد کاتبان، تقریباً هیچ رد و نشان روشنی از خطاط در اثرش وجود ندارد. دوره دوم، که دوره ترقیمی است و از قرن سوم آغاز می‌شود، نخستین نمودهای حضور خطاط یا مالک نسخه در انجامه‌ها و ترقیمه‌ها و وقف‌نامه پیدا می‌شود. در دورۀ سوم، از قرن نهم حضور خطاط بسط یافته و نه تنها شامل کتابت و خوشنویسی اثر که شامل شعر و متن اثر، تذهیب و تحریر آن نیز می‌شود. این دوره همراه است با بسط شعر فارسی، خط نستعلیق و مرقعات. دورۀ چهارم، که همراه است با قدریافتن سیاه‌مشق به عنوان اثری تمام‌شده و مستقل در قرن یازدهم، خطاط حضوری انتزاعی در اثرش را تجربه می‌کند که در آن تا حد زیادی از محتوای متن و ضرورت‌های فنی و صنفی رها شده و سعی می‌کند تنها خودش را در اثرش با حداقل واسطه ممکن بازتاب دهد. دورۀ پنجم، که آغازی برای آن تعیین نکردیم، دوره‌ای است که در اثر نهایی، تمام فرایندهای رسیدن به یک اثر، همچون ارزشی نهایی برای هر اثری، به گونه‌ای خودآگاه نمود پیدا کرده و قدر می‌یابد. این حضور تام در اثر، از حیث معاصریت اثر و مناسبات حول هر اثر، شکل خودآگاه و متکاملی از دورۀ اول است. در این مقاله در پی یافتن پاسخی به نحوه بروز فردیت هنری (در اینجا خطاطی) در دوره‌های مختلف، با محوریت‌دادن به پنج قطعه خوشنویسی از این حیث که تحولی در نحوۀ حضور خطاط در اثرش را به شکل بارزی نمایندگی می‌کنند، با رویکرد مطالعاتی فرهنگی مورد بررسی قرار گرفتند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Transformations of Calligraphic Individuality

نویسندگان [English]

  • Seyed Abdolreza Hosseini 1
  • Mohammad Saeed Zokaei 2
1 Faculty of Social Science, Allameh Tabataba'iUniversity
2 Faculty of Social Science, Allameh Tabataba'i University
چکیده [English]

Five calligraphy pieces, portraying five eras of individuality transformation, examined here to show different forms and levels of calligraphers’ presence in their artworks. By individuality, we have the immediate meaning of the ways, one projects him/herself in his/her work and makes it identifiable. During the first era (beginning with the 1st century AH), according to the limited numbers of scribes, and the obviousness of their presence, there is almost no trace of the calligrapher in his/her work. It is the absent presence of well-known contemporary scribes. Beginning with the 3rd century AH, the ownership statements, waqf (Islamic donation) statements, and Anjameh (colophons) contain the date and name of scribes, waqifs, and owners. This is the era of Tarqime. From 9th century AH, the era of comprehensive presence initiates by multiskilled poet-calligraphers who write their own poems in single pages gathered in Muraqqa. The next era, beginning with the upscaling of Siyah Mashqs as artistic products, from 11th century AH, represents the pure individuality of calligraphers abstracted to a great extends from the content of the folios. The last era, with no determined start date, characterized by the absolute presence of the calligrapher’s professional life in his/her work. All the process of exercising, elaborating, and finalizing incorporated in the art piece and projects the totality of artistic individuality. This era is the conscious sublation of the first era in sense of contemporality and absoluteness.

کلیدواژه‌ها [English]

  • individuality
  • calligraphy
  • Tarqime
  • scribe
منابع
آژند، یعقوب. (1396). «رقم مسجع: علل و رویکرد مذهبی اجتماعی آن». هنرهای زیباـ هنرهای تجسمی، دوره 22، شماره 2، 8ـ1.
آملی، شمس‌الدین محمد بن محمود. (1381). نفائس­الفنون فی عرائس­العیون. جلد اول، تهران: اسلامیه.
احمد، حسین. (1398). تاریخ فرهنگی: معرفتشناسی و روششناسی. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
اختیار، مریم؛ آقایی میبدی، مژگان. (1399). «کار نیکوکردن از پرکردن است: هنر سیاه‌مشق‌نویسی در ایران». گلستان هنر، دوره 7، شماره1، 74ـ58.
اقبال آشتیانی، عباس. (1323). «میرعلی هروی کاتب سلطانی». یادگار، شماره 3، 31ـ18.
البخاری، صدیق بن حسن­خان القنوجی. (1420 ق.). أبجد العلوم. المجلد الثانی، بیروت: دارالکتب العلمیه.
المنجد، صلاح­الدین. (1979). دراسات فی تاریخ الخط العربی: منذ بدایه الی نهایه العصر الاموی. بیروت: دارالکتاب الجدید.
ایران‌پور، امین. (1397). «مدخل سیاه‌مشق». در دانشنامه جهان اسلام، تهران: بنیاد دائره­المعارف اسلامی، 469ـ466.
برک، پیتر. (1390). تاریخ فرهنگی چیست؟ مترجم: ن. فاضلی و م. قلیچ، تهران: پژوهشکده تاریخ اسلام.
بیانی، مهدی. (1363). احوال و آثار خوشنویسان. تهران: علمی.
حسنوند، محمدکاظم؛ آخوندی، شهلا. (1391). «بررسی سیر تحول چهره‌نگاری در نگارگری ایرانی تا انتهای دوره صفوی». نگره، شماره 24، 35ـ14.
حموی، یاقوت بن عبدالله. (1381). معجم­الأدباء. مترجم: عبدالمحمد آیتی، تهران: سروش.
خانکه، منصور. (1398). «سیاه‌مشق نستعلیق اثر اسدالله شیرازی: سواد و بیاضی معاصر». تندیس، شماره 388و 389، 50ـ46.
دالمانی، هنری رنه. (1335). سفرنامه از خراسان تا بختیاری. مترجم: محمدعلی فره­وشی، تهران: امیرکبیر.
ذکایی, محمدسعید؛ امن‌پور، مریم. (1393). درآمدی بر تاریخ فرهنگی بدن در ایران. تهران: تیسا.
رشیدی، صادق. (1396). هنر پیرااسلامی: تحلیل انتقادی گفتمانهای مسلط در مطالعات هنر اسلامی. تهران: علمی و فرهنگی.
رفیقی ‌هروی، مجنون. (1373). «رسم‌الخط». در رسالاتی در خوشنویسی و هنرهای وابسته، به­اهتمام حمیدرضا قلیچ‌خانی، تهران: روزنه، 54ـ31.
سه‌کی، یوشیفوسا. (1384). «آثار خوشنویسی در دو مرقع سلطان­یعقوب: یادگاری از عصر قراقویونلوها و آق‌قویونلوها». نامه بهارستان، 172ـ75.
شفیعی‌کدکنی، محمدرضا. (1383). «نقش ایدئولوژیک نسخه‌بدل‌ها». نامه بهارستان، شماره 9و 10، 110ـ93.
شوشتری، نورالله ابن شرف‌الدین. (1377). مجالس­المؤمنین. جلد دوم، تهران: اسلامیه.
شیرازی، علی. (1392). «از مشق‌های ابتدایی تا سیاه‌مشق‌های خیالی». رشد آموزش هنر، شماره 34، 33ـ28.
صحراگرد، مهدی. (1396). «قرآن‌نویسی در سده‌های نخست: قرآن وقفی علی بن حیدر جلالی». آستان هنر، شماره 22، 55ـ46.
طباطبایی ‌یزدی، لیلا؛ شایسته‌فر، مهناز؛  شریعتی، سارا. (1398). «تاریخ هنر به مثابه تاریخ سیاسی: نقدی بر رویکرد سیاست­محور در تاریخ­نگاری هنر اسلامی». جامعهشناسی هنر و ادبیات، شماره 11، 127ـ107.
فضائلی، حبیب‌الله. (1350). اطلس خط: تحقیق در خطوط اسلامی. اصفهان: نشریه انجمن آثار ملی اصفهان، به­مناسبت جشن دو هزار و پانصدمین سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران.
کرمعلى (کاتب)، کلب علی بن. (1128 ق.). بی نام (خطی). حقوق تهران: ف:- 119: با عنوان­هاى شنگرف،  1298ق. کتابخانه صنیع­الدوله.
کریمی‌نیا، مرتضی. (1397 الف). «نسخه‌شناسی مصاحف قرآنی (1): قرآن 1200، در موزه آستانه حضرت معصومه علیهاالسلام: قرآنی از عهد مأمون عباسی یا قرن پنجم هجری». آینه پژوهش، 96ـ87.
ــــــــــــــــ . (1397 ب). «نسخه‌شناسی مصاحف قرآنی 3: قرآن شماره 4256 موزه ملی ایران، پاره‌های مفقود و نسخه­های مشابه». آینه پژوهش، شماره 6، 154ـ141.
ـــــــــــــــ . (1399). «نسخه‌شناسی مصاحف قرآنی 10». آینه پژوهش، شماره 4، 177ـ111.
محمودی، علیرضا. (1396). «طره خط و دندانه شعر (نظری بر جایگاه و هنر خوشنویسان ایرانی دربار پادشاهان گورکانی هند)». مطالعات شبهِ­قاره، شماره 30 ، 126ـ109.
مشهدی، سلطانعلی. (1373). «صراط السطور». در رسالاتی در خوشنویسی و هنرهای وابسته، به­اهتمام حمیدرضا قلیچ‌خانی، تهران: روزنه، 30ـ15.
نجیب‌اوغلو، گلرو. (1379). هندسه و تزئین در معماری اسلامی. مترجم: مهرداد قیومی بیدهندی، تهران: روزنه.
نواب‌تهرانی، میرزامهدی. (1376). دستورالأعقاب. تهران: تاریخ ایران.
هاوزر، آرنولد. (1377). تاریخ اجتماعی هنر. جلد دوم. مترجم: ابراهیم یونسی، تهران: خوارزمی.
‌ هوشمند، عبدالحسین. (1374). «ترجمه و تحقیق کتاب المصاحف ابن ابی داود سجستانی (بخش اول و دوم و مقدمه)». پایان­نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، دانشکده الهیات و معارف اسلامی.
 
 
Atanasiu, Vlad (2003). Allographic Biometrics and Behavior Synthesis. TUGboat, Proceedings of EuroTEX, 24(3), 328-333.
Atanasiu, Vlad (2004a). Surveys and projects in handwriting analysis: Research conducted for the benefit of the Commission for Scientific Visualization. Tech Gate Vienna: Austrian Academy of Science.
Atanasiu, Vlad (2004b). The President and the Calligrapher: Arabic Calligraphy and Its Political Use. In studies in ARCHITECTURE, HISTORY & CULTURE (pp. 7-20). Massachusetts: AKPIA@MIT.
Blair, Sheila S. (2006). Islamic Calligraphy. Edinburgh: Edinburgh University Press.
Cellard, Eléonore (2020). The written transmission of the Qur’ān during Umayyad times: Contextualizingthe Codex Amrensis 1. In A. Marsham, The Umayyad World . Abingdon: Routledge.
Dehérain, Henri (1916, Avril ). Asselin de Cherville, drogman du consulat de France en Égypte et orientaliste. (premier article). Journal des savants, 14 année, 176-187.
Dutton, Yassin (2017). Two ‘Hijazi’ Fragments of the Qur’an and Their Variants, or: When Did the Shawadhdh Become Shadhdh? Journal of Islamic Manuscripts, 8, 1-56.
Gruendler, Beatrice, & Marlow, L. (2004 ). Writers and Rulers: Perspectives on their relationship from Abbasid to Safavid Times. Wiesbaden: Dr. Ludwig Reichert Verlag.
Luhmann, Niklas (1990). Essays on Self-Reference . NEW YORK: Columbia University Press .
Luhmann, Niklas (2000). Art as a Social System. (E. M. Knodt, Trans.) Stanford: Stanford University Press.
Powers, David S. (2009). Muhammad Is Not the Father of Any of Your Men: The Making of the Last Prophet. Philadelphia: University of Pennsylvania Press.
Rice, D. S. (1955). The Unique Ibn Al-Bawwab Manuscript. Dublin: EMERY WALKER (IRELAND) LTD.
URL 1: https://www.islamic-awareness.org/quran/text/mss/dak139.html ((مراجعه به سایت 10/11/2020
URL 2: https://www.christies.com/en/lot/lot-5057556 ( مراجعه به سایت 8/24/ 2020)
URL 3: https://www.azizihonar.com/fa/index.php?newsid=285 (مراجعه به سایت 3/21/ 2021)