Analysis of the element of light in Ashurai painting with an emphasis on the basics of the wisdom of Nourieh Sohravardi (study of works by Abdulhamid Qadirian)

Document Type : Original Article

Authors

1 Master's degree in Art Research, Faculty of Art and Architecture, Gilan University, Rasht, Iran

2 Associate Professor, Department of Graphics, Faculty of Art and Architecture, University of Guilan, Rasht, Iran

3 Doctorate in Art Research, Faculty of Art, Shahed University, Tehran, Iran

10.22077/nia.2025.8940.1925

Abstract

نور اساس حکمت در هنر اسلامی است. حکمت، همواره خداگراست و علم به خاستگاه اصل‌هاست؛ کار حکمت ظهور روحانیت و تکمیل نفس است. نظریة سهروردی، بر اساس ترجمان و تبیین آیات قرآن است و به این معناست که جهان، جز نور و اشراق نیست. هنر عاشورایی از جمله هنر حکمی، دینی و دارای معنایی ژرف و باطنی است. استاد عبدالحمید قدیریان با رویکرد پژوهشی در عرصة هنر بارها به فرایند تبدیل مفهوم به فرم پرداخته، با خلق آثار عاشورایی خود، پیوند اساسی بین حکمت و دین برقرار کرده و مخاطب را به باطن و حقایق مفهومی عاشورا دعوت کرده است. پرسش اصلی تحقیق اینست: بازنمایی نور در نقاشی‌های استاد قدیریان چه ارتباطی با مفهوم نور در حکمت اشراق دارد؟ روش پژوهش، از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جمع‌آوری اطلاعات به روش کتابخانه‌ای و از طریق یادداشت‌برداری و تصویرخوانی است. داده‌های پژوهش از جنبه کیفی و به روش استدلال و منطقی بررسی می‌شوند. این نتایج حاصل می‌گردد که، در نقاشی‌های عاشورایی قدیریان، واقعة کربلا و عنصر نور، فراتر از نور طبیعی، به نظام مفهومی، و حکمی تبدیل شده است. عنصر نور به عنوان کامل‌ترین نماد برای تجلی وحدت و عدل الهی، دارای ماهیتی مقدس، و روحانی است که بازنمایی عالم والا و رحمانی را بر عهده دارند، و علاوه بر تجلی صفتِ خدایی، شخصیت‌های نورانی به عنوان اشراق، نور معنوی و داراری ارزشی قدسی نقش شده‌اند. در آثار قدیریان مشابهت‌سازی ظاهر محسوس در هستی، مانند جنگ و خونریزی که به چشم می‌آید، نیست، بلکه همه چیز بر اساس صنع الهی و تقلیدی از روح قدسی متصور شده است. این هنرمند وجهی تعالی از نظام معنوی را ترسیم کرده، و اکثراً آسمان کربلا را نشان داده و از زمینی بودن فاصله گرفته است؛ بر این اساس واقعة عاشورا در آثار قدیریان به معنای حیات بازنمایی شده است. بازنمایی نور در نقاشی‌ها به عنوان رمزی عمیق با مفهوم نور اشراقی به وحدانیت ذات حق ارتباط دارد، امام حسین(ع)، بینات و شواهدی از منشاء نور است و منورکنندة عالم محسوس، ممدوح و معناست از این‌رو، بیداری و بینایی توسط نور هدایت، و کوری و خوابی با ظلمت و عدم نور نشان داده شده است.

Keywords

Main Subjects


  • قرآن کریم. (1389)،  ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای، چاپ اول، نشر گلبان

    آیت‌اللهی، حبیب‌الله (1377). مبانی نظری هنرهای تجسمی، تهران: سمت.

    ابوالقاسمی، محمد (1392). «تحلیل ساختاری نقد نقاشی». هنرهای زیباـ هنرهای تجسمی، دورۀ نوزدهم، شمارة1، صص. 12-6.

    امین‎رضوی، مهدی (1377). سهروردی و مکتب اشراق. مترجم: مجدالدین کیوانی، تهران: مرکز.

    الیاسی، آزاده؛ اخلاقی، مرضیه (1400). «جهان‌شناسی رمزی در داستان‌های عرفانی شیخ‌ اشراق». اندیشة اسلامی، شمارة 3، صص 212-195                         05.

    دایره در متون دینی و اساطیری»، شماره 1، نشریة علمی- پژوهشی گوهرگویا،

    پنجه‌باشی، الهه (1399). «مطالعۀ تحلیلی ویژگی‌های بصری و عناصر ساختاری نقش‏مایة دایره در نقاشی معروف به شمس، اواخر دورۀ قاجار، محفوظ در موزۀ آستان قدس رضوی». نگره، شمارة 56،

    پیروزفر، پژمان؛ پناهیان‌پور، فاطمه(1397). حکمت هنر اسلامی، انتشارات: پایا

    خداجویان، فاطمه (1398). «رویکرد عرفانی به پدیدۀ شب در قرآن». معرفت، سال بیست و نهم، شمارة 1، صص. 80-71

    خوب‌بین خوش‌نظر، سیدرحیم (1388). «پژوهشی در تأثیر نظریۀ نور حکمت اشراقی بر نگارگری ایرانی». رسالة دکترا ، دانشکدة هنر شاهد.

    دیباجی، سیدمحمد (1390). «جایگاه نور در حکمت اشراق». اندیشۀ دینی، شمارة 39، صص. 20-1.

    رفعت، محسن (1396). «نگاهی انتقادی به محل شهادت امام حسین(ع): تحلیل پندار گودال قتلگاه». تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، شمارة 28، صص80- 57.

    رهبرنیا، زهرا؛ انصاری، مجتبی (1382). «پایگاه ویژۀ تجزیه ‏وتحلیل و نقد آثار ارتباط تصویری». هنرهای زیبا، شمارة 16، صص.78-69.   

    سهروردی، شهاب‌الدین (1375)، حکمت‌الاشراق، در مجموعۀ مصنفات. جلد دوم، به‎تصحیح هانری کربن، تهران: پژوهشگاه.

    شریفی، علی؛ جوکار، مجید ( 1389). «رنگ سفید از منظر قرآن و روان‎شناسی». پژوهشنامة علوم و معارف قرآن کریم، شمارة 7، صص. 93ـ91.

    صفاران، الیاس (1389). حکمت هنر اسلامی. تهران: دانشکدۀ هنر و رسانه.

    صلیبا، جمیل؛ صانعی دره‎بیدی، منوچهر (1366). فرهنگ اسلامی. تهران: حکمت.

    طاهری، حسین؛ واردی، زرین (1397). «بازشناسی تحلیلی ـ توصیفی رنگ و نور». متن‏پژوهی ادبی، شمارة 85، صص.166-139.

    طباطبایی، محمدحسین (1363). تفسیر المیزان. مترجم: سیدمحمدباقر موسوی همدانی، جلد یکم، تهران: بنیاد علمی و فکری علامه طباطبائی، مرکز نشر فرهنگی رجاء

    عباسی شوکت‌آباد، امیرحسین (1400). «نگاهی به عنصر نور در ایران باستان». اولین کنفرانس روان‏شناسی، علوم اجتماعی و علوم تربیتی و انسانی. صص13-1

    عتیقه‌چی، نسرین؛ جویبار، معصومه (1392). «بررسی اشراق نور در هنر ایران باستان و دورۀ اسلامی با رویکرد به معماری و نقاشی». پایان‌نامة کارشناسی‌ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی.    

    عطار، طاهره؛ رنجبرحسینی، محمد (1395). «روش‏شناسی مناظرات امام حسین(ع) در جریان قیام عاشورا». آیت بوستان، شمارة 2، صص.26-7.

    فارسی‎مدان، علی (1402). «ویژگی‌های امام‏حسین(ع) در حدیث لوح». پژوهش‏نامۀ معارف اسلامی، شمارة30، صص.28-7

    فخاری، علیرضا؛ دهقانی، فرزاد (1396). «مفهوم (لوح محفوظ) براساس واکاوی نمادین در روایات». مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی، شمارۀ 4، صص. 92ـ90.

    کمالی‌زاده، طاهره (1392). مبانی حکمی هنر و زیبایی از دیدگاه  شهاب‌الدین سهروردی. تهران: متن.

    کوپر، جی. سی. (1379). فرهنگ مصور نمادهای‌سنتی. مترجم: ملیحه کرباسیان، تهران: فرشاد.

    گرگانی‌نژاد، محبوبه؛ میرشفیعی، سیدمحمد (1401). «مطالعة نماد آسمان در قرآن، اساطیر، ادبیات و هنر ایران». جسارت‌نامة فرهنگ و هنر اسلامی، شمارۀ 1، صص. 21-8

    نوربخش، سیماسادات ( 1399). نور در حکمت سهروردی. تهران: هرمس.

     

    • Cooper, John, (1998), "Al Suhrawardi", Rutledge Encyclopedia of Philosophy, General Editor: Edward Graig, UK: Churchill College University of Cambridge.

     

    • Corbin H (2005). Principles of Zoroastrianism in Suhrawardi's thought. Behforozi M, translator. Tehran: Jami Publications. [Persian]

     

    • Ziai, H. (1990). Knowledge and Illumination A study of Suhrawardi’s Hikmat al- Ishraq, University of California, Los Angeles, Scholars Press, Atlanta

     

    • Wittgenstein, Ludwing(1981), Tractatus Logico- Philosophicus, Routledge ,London

     

    • Lagerlöf, Margaretha Rossholm (2003), « InterpretingVisual Art: Performance and Articulation»Type of Interpretation in the Aesthetic Disciplines by: StaffanCarlshamre and Anders Pettersson, McGill-Queen’s University Press.

     

    منبع اینترنتی

     

    • URL2:https://fa.wikifeqh.ir/%D9%84%D9%88%D8%AD_%D9%85%D8%AD%D9%81%D9%88%D8%B8