The Conceptual Relationship Needlework Traditional Art on the Clothing of Sufis of Fotovvat and Sacred Words, Names, and Numbers

Document Type : Original Article

Authors

1 Instructor, Faculty of Art, University of Semnan.

2 BA student of textile design, University of Semnan, Iran

Abstract

The traditional art of needlework on Sufis’ clothes which was performed with stitches and patches could create new meanings in the type of clothing through variations in techniques and patterns. Fotovvat-naameh, which is a literary genre that addresses the manifestations of the Divine in different arts and crafts, provides a good medium for the interaction of artistic and mystic meanings. Historically there has been a close relationship between the followers of Fotovvat and Sufism. The present study investigates the patterns of needlework on Sufis’ clothes and their relationship to the artist’s beliefs as represented in Fotovvat-naamehs. Two questions will be addressed in the study: 1) What underlies the conceptual relationship between needlework patterns and Divine names as well as sacred numbers on Sufis’ clothes in the ethos of Fotovvat? 2) What is the method of needlework used on Sufis’ clothes?
According to our findings, the needlework on Sufis’ clothes was created using geometric stitches called dervish-work and these clothes were known as Hezaarmikhi, Ghoreyshi, Taj-gharjagh, and Taj-e Hezaarmikhi. Hezaartoo stitches were used in Ghoreyshi, patchwork was used in Khergheh-ye Moragha’eh and Na’leins, and thick stitches as well as drawn thread were used in Maftooli Khergheh. In Khaksariyeh and Faghriyeh, two major treatises on Fotovvat, it is stated that needlework with patches and stitches on all types of clothing, along with religious rituals in the form of question and answers, is based on the ethical and mystic concepts derived from Islamic principles and the Quran. Needlework artisans were mystics who contemplated into the Divine realm and, by using geometric stitches and square patches, expressed God's remembrance through Elm-e Horoof [=Knowledge of Letters] and sacred numbers. Thus, they not only demonstrate their beliefs but also represent it as a kind of movement towards perfection. This study uses a qualitative approach along with description, observation, and library research.

Keywords


ابوالمظفر منصوربن اردشیر، قطب­الدین. ([11] [A2] 1393). مناقب­الصوفیه. به­کوشش نجیب مایل هروی، تهران، مولی. [m3] [A4] 
افشاری، مهران. (1382). فتوت­نامه­ها و رسائل خاکساریه. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.[15] [A6] 
ـــــــــــــ ؛ مداینی، مهدی. (1381). چهارده رساله در باب فتوت و اصناف. تهران: چشمه.
تناولی، پرویز. (1385). طلسم: گرافیک سنتی ایران. تهران: بنگاه.
چیتینگ، ویلیام. (1382). درآمدی بر تصوف و عرفان اسلامی. مترجم: جلیل پروین، تهران: پژوهشکده امام خمینی.
دادور، ابوالقاسم؛ دالایی، آزاده. (1395). مبانی نظری هنرهای سنتی. تهران: مرکب سفید.
دهخدا، علی اکبر.(1373).لغت نامه.زیر نظر محمد معین و جعفر شهیدی. جلد ششم و هفتم .تهران. دانشگاه تهران
ذکاء، یحیی. (2006). تاریخ عکاسی و عکاسان پیشگام در ایران. تهران: علمی و فرهنگی.
سهرودی، شهاب­الدین. (1386). عوارف­المعارف. مترجم: ابومنصور عبدالمؤمن اصفهانی، تهران: علمی و فرهنگی.
صبا، منتخب. (۱370). نگرشی بر روند سوز­ن­دوزی­های سنتی ایران از هشت­هزار سال قبل از میلاد تا امروز. تهران: منتخب صبا.
صراف[A7] ، مرتضی. (1352). رسائل جوانمردان مشتمل بر هفت فتوت­نامه. تهران: انستیتو فرانسوی پژوهش­های ملی.
طباطبایی، سیدحسن. (1392). بررسی نقش عرفای استان سمنان در شکل­گیری عرفان اسلامی. دفتر نخست؛ شیخ علاء­الدوله سمنانی، جلد دوم، دانشنامه فرهنگ و تمدن استان سمنان، حوزه هنری استان سمنان.
طوسی، خواجه­نظام­الملک. (1347). سیر­الملوک. به­کوشش هیوبرت دارک، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
عفیفی، ابوالعلاء. (1376). ملامتیه، صوف و فتوت. مترجم: نصرت­الله فروهر، تهران: الهام.
غزالی، ابوحامدمحمد. (1361)، کیمیای سعادت. تهران: طلوع و زرین.
ـــــــــــــــــــــ . (1377)،  احیاء­علوم­الدین. مترجم: مؤیدالدین محمد خوارزمی، به­کوشش حسین خدیو جم، تهران: علمی و فرهنگی.
غنی، قاسم. (1383) تاریخ تصوف در اسلام. تهران: زوار.
ــــــــــ . (1389). تاریخ تصوف در اسلام (تطورات مختلفه آن از صدر اسلام تا عصر حافط). جلد دوم و سوم، تهران: زوار.
کاشفی سبزواری، مولاناحسین. (1350). فتوت­نامه سلطانی. گردآورنده: محمدجعفر محجوب، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
کبری، نجم­الدین. (1390). آداب­الصوفیه و السایر الحایر. به­کوشش مسعود قاسمی، تهران: طهوری.
کربن، هانری. (1383). آیین جوانمردی. مترجم: احسان نراقی، تهران: نشر نو.
مایل هروی، نجیب. (1383). منصفات فارسی علاءالدوله سمنانی. تهران: علمی و فرهنگی.
ـــــــــــــــــ . (1362). العروه لاهل الخلوه و الجلوه. تهران: مولی.
محلاتی، صدرالدین. (1356). مکتب عرفان سعدی. شیراز: دانشگاه شیراز. 
مدرسی، سیدمحمدنقی. ( 1369). مبانی عرفان اسلامی. مترجم: محمدجعفر صدیقی. قم: کانون نشر اندیشه­های اسلامی.
نیک­پور، حمید.(1390). عکس­های قدیم کرمان. کرمان: کرمان­شناسی.
نیوتن، اریک. ( 1377) معنی زیبایی. مترجم: پرویز مرزبان، تهران: علمی و فرهنگی.
 
آراسته، جوان؛ امیرمحمودی، ابوالفضل. (1392). «بررسی تطبیقی هنر در آیین­های فتوت اسلامی و ذن بودایی». مطالعات تطبیقی هنر، شماره 8، 99- 112.
ابراهیمی، احمدرضا. (1395). «طرح یک مناقشه: بازخوانی وجه هنری فتوت­نامه­ها از منظر اندیشه سنت­گرا». کیمیای هنر، شماره 20، 103- 115.
خزائی، محمد. (1387). « جایگاه اصناف فتوت در هنر ایران». کتاب ماه هنر، شماره 121، صفحه 18-20.[m8] [A9] 
خیرآبادی، عباس. (1383). «سعدی، عارف؟ صوفی؟ درویش؟». ادبیات فارسی، شماره2 (بهار و تابستان)،صفحه 196- 198.
طوسی، معصومه؛ باستانی، انسیه. (1397)[A9] . « بررسی تطبیقی سوزندوزی ساشیکو در لباس سنتی ژاپن(کیمونو) و درویش دوزی در لباس اهل تصوف (خرقه) در ایران » مطالعات تطبیقی هنر اصفهان، شماره 15، صفحه 25 -38.[m10] [A11] 
کیان­مهر، قباد؛ خزایی، محمد. (1385). «مفاهیم و بیان عددی در هنر گره­چینی صفوی». کتاب ماه هنر، شماره 91 و 92 (فروردین و اردیبهشت)، 26- 39.
Wearden, Jennifer and  L.Baker Patrishia,( 2010),IRANIAN TEXTILES,V&A PuplishingLondon-
 [11]قطب الدین ابوالمظفر، منصوربن اردشیر
در متن نیز ارجاعات تصحیح شوند.
 [A2]اصلاح گردید
 [m3]محل نشر: نام ناشر.
 [A4]افزوده گردید
 [15]نیازی به ذکر چاپ نخست نیست؛ در سایر موارد نیز حذف شود.
 [A6]اصلاح گردید.
 [A7]سه  منبع با نویسندگان صراف به سال 1370. سجادی 1393 و گلاک1355،  در این قسمت اضافی بودند و حذف گردید .
 [m8]این منبع کامل شود.
 [A9]کامل شد
 [m10]این منبع را از پیشینه به اینجا آورده­ام. لطفا کامل شود.
 
 [A11]کامل گردید